پیشینه وقف

اولین وقف در اسلام توسط رسول الله(ص) صورت پذیرفته که « حوائط سبعه » نام داشته است. پیش از اسلام نیز، حبس اموال مطابق موازین دینی که در مصرف آن تغییر داده نشود، وجود داشته است، هر چند که حبس یا وقف نامیده نمی­ شد. اما از حیث مفهوم، قرابت بسیاری با وقف به معنای مصطلح در اسلام داشته است. گفته شده که اوقاف حضرت ابراهیم(ع) که تا امروز نیز باقی است، بهترین شاهد برای وجود وقف پیش از اسلام می ­باشد.

در ایران قبل از اسلام نیز، اقوام آریایی به پیروی از آیین و کیش خود، دارای نذورات و موقوفات بسیاری برای نگهداری معابد و آتشکده های خود بوده ­اند که پاره ای این موقوفات هم اکنون نیز نزد زرتشتیان برخی از شهرهای ایران مانند یزد و کرمان باقی و دایر است.

وقف به صورت اسلامی همراه با سایر احکام اسلام از سال ­های ۲۱ و ۲۲ هجری قمری به تدریج در ایران مرسوم شد، هر چند در ابتدا دارای تشکیلات منظمی نبود. وقف در طول تاریخ بعد از اسلام در ایران در دوره­های مختلف حاکمیت شاهان دچار فراز و فرودهایی شده است و تا اواخر قرن سوم هجری قمری از نشکیلات اداری اوقاف اطلاع دقیق در دست نیست. پس از ورود اسلام به ایران، سامانیان اولین خاندان ایرانی بودند که پس از ۳۰۰ سال دوباره رسم و رسوم ایرانیان را احیاء نمودند. ظاهراً اولین اسناد تاریخی در رابطه با اداره اوقاف مربوط به تشکیلات اداری دوره سامانیان به عنوان « دیوان اوقاف » یا « دیوان موقوفات» است که در رأس آن شخص روحانی قرار داشت که « صدر الصدور» نامیده می­ شد و به امور مساجد و اراضی موقوفه رسیدگی می کرد. گفته شده است پیش از ایجاد دیوان اوقاف، وظیفه اداره اوقاف به عهده قضات متولیان شرعی بوده است.

سلجوقیان حدود ۱۲۳ سال در ایران حکومت کردند و با مسلمان شدن رئیس قوم، دیگر افراد قبیله نیز مسلمان شدند. در دوره سلجوقیان، خواجه نظام الملک، وزیر ملک شاه سلجوقی، موقوفات زیادی را برای احداث و نگهداری و اداره نظامیه ­ها ایجاد کرد. همزمان با سلجوقیان، خوارزمشاهیان حدود ۱۳۸ سال در بخش ­هایی از ایران حکومت کردند تا نهایتاً با حمله مغولان منقرض شدند. در دوره ایخانان مغول، ابتدا بسیاری از املاک و اراضی موقوفه به وسیله ایلخانان بت پرست تصرف شد؛ بعنوان مثال مغولان پس از تصرف فارس  املاک موقوفه سادات طباطبایی را مصادره کردند و به صورت املاک خالصه درآوردند. اما نفوذ ایرانیان در دستگاه مغول و وجود دانشمندان بزرگ اسلامی چون خواجه رشید الدین فضل الله موجب شد تا بار دیگر فرهنگ و سنن اسلامی از جمله موقوفات احیا شده و مساجد، موسسات خیریه و مراکز علمی فراوانی مانند مدارس علوم دینی، رصدخانه، بیمارستان، و کتابخانه، از محل درآمد موقوفات تأسیس و اداره شود.

بر اساس منابع تاریخی، سفرنامه ­­ها و اسناد دوره صفویه می توان استدلال کرد که پربارترین دوره وقف پس از اسلام در همین دوره رقم خورده و موقوفات توسعه خوبی یافته­ اند. حتی پادشاهان صفویه نیز املاک خود را وقف می ­کردند، به طوری که شاه عباس اول تمام اموال و املاک خود را وقف کرد و به تبعیت از این پادشاه، سایر ثروتمندان و حاکمان آن زمان در سراسر ایران نیز به این امر دست زدند. در زمان حکومت صفویه، به علت وسعت زیاد موقوفات، تشکیلات اداری نسبتاً وسیعی برای اداره املاک موقوفات سلطنتی و دیگر املاک وقفی به وجود آمده بود که به وضع موقوفات رسیدگی می ­کردند.

از زمان آل بویه که مکتب تشیع در ایران رسمیت یافته بود، بسیاری از واقفان اموال خود را وقف آستان مقدس حضرت امام رضا(ع) و حضرت معصومه (س) و عتبات عالیات و دیگر امور خیریه نمودند.

در دوران افشاریان عدم آگاهی نادرشاه افشار از سنن اسلامی و به واسطه مخالفت با مذهب شیعه، طی صدور فرمانی، املاک موقوفه در اختیار دربار قرار گرفت و از ید مردم و متولیان خارج شد و بدین وسیله بسیاری از موقوفات از بین رفت و به اراضی دولتی و خالصه تبدیل گردید، درآمد آن بر خلاف نیات واقفین صرف لشکریان و نظامیان شد. صدور این فرمان نامشروع بیشتر موقوفات را  از بین برد و درباریان، موقوفات را به عنوان املاک شخصی خود ثبت کردند تا اینکه جانشین وی فرمان لغو این گونه مالکیت های را صادر نمود. این وضعیت موجب شد که بسیاری از متولیان از ارائه اسناد موقوفه امتناع و آن املاک را به نام خود ثبت نمایند.

اگر چه وقف در زمان افشاریه تا حدودی متوقف شد، ولی در زمان زندیه مجدداً تقویت گردید و آثار بزرگی از موقوفات آن دوره به چشم می ­خورد که از آن جمله، مسجد و بازار وکیل در شیراز است.

در دوره قاجاریه نیز بجز مدت کوتاهی در دوران ناصر الدین شاه و صدارت امیر کبیر، که تاحدودی به اراضی و املاک موقوفه سر و سامانی داده شد، تلاش موثری جهت رفع خرابی های موقوفات که زمان افغان ها و سلطنت نادرشاه به وجود آمده بود، انجام نگرفت. همان گونه که اشاره شد، بعد از دوران صفویه وضع اوقاف و موقوفات نسبتاً افول کرد. شاهان قاجاری نسبت به حکومت های افشاریان و زندیه توجه بیشتری به مسائل مذهبی داشتند اما در دوران قاجار موقوفات سبستم اداری منسجمی همانند دوران صفویه نداشت. وضع موقوفات در این دوره با فراز و نشیب بسیاری همراه بود و وضعیت موقوفات با توجه به شخصیت حاکم متغیر بود. در طول این مدت بعضی از موقوفات به دست متولیان شرعی و بعضی دیگر توسط متولیان حکومتی اداره می شد. حتی برخی از موقوفات به صورت همزمان دو یا چند متولی داشتند. نتیجه این وضع چیزی جز حیف و میل منابع موقوفات و از بین رفتن آن ها نبود.

برگرفته از کتاب : وقف و مطالعه آن در قوانین، دکترین حقوقی و فقه ( ابراهیم ترابی و محمود اسماعیلی)